یادداشت//

تضییع منافع ملی محور دیپلماسی آب در قبال افغانستان

زابل- اظهارات خلاف واقع آقاي حسن کاظمي قمي، نماينده و سفير ايران در افغانستان با محوريت رفع موانع براي رسيدن آب رودخانه هيرمند به سيستان و اصلاح نادرست تاج سد کمال خان، باعث بروز واکنش‌هاي بسياري در ميان کارشناسان و ساکنان منطقه شده و از طرفي طرح‌هاي آبي از جمله طرح اضطراري آب سيستان و زاهدان که در سايه ضعف ديپلماسي آب طي سه سال اخير تعريف شده و اکنون با ورود حدود يک سوم حقابه از حيز انتفاع خارج شده، اين پرسش مهم را در ميان کارشناسان مطرح کرده که آيا ديپلماسي آب در قبال افغانستان بر پايه تضييع منافع ملي بنا شده است؟

کاظمی قمی در گفت‌و‌گو با پایگاه خبری ایراف عنوان کرده بود با رایزنی‌ها و توافقات صورت گرفته ۳۰۰ میلیون مترمکعب آب از حقابه هیرمند تامین شده است. وی همچنین در ادامه مدعی شد در سال گذشته سه اقدام اصلاحی ازسوی طالبان صورت گرفته که یک مورد آن ناکارآمد بوده و آب به سمت گودزره رفت درحالی که طرف افغان در جلسه کمیساران آب ایران و افغانستان که اسفندماه سال ۱۴۰۲ با محوریت اصلاح بند کمال‌خان تشکیل شده بود، با اصلاح این بند انحرافی مخالفت کرده و طبق گفته منابع آگاه جلسه بدون امضای صورتجلسه به اتمام رسید.

بند کمال خان ظرفیتی حدود ۵۲ میلیون مترمکعب دارد که پس از تکمیل مخزن آن در صورت بسته بودن دریچه‌ها، آب وارد سرریز بند می‌شود و پس از آن وارد مخزن دوم شده و به سد قلعه افضل می‌رسد که از رود بیابان و رام رود به شوره زار گودزره می‌ریزد. در صورت باز بودن تمامی دریچه‌ها باستثنای دریچه‌های مختص توربین‌ها که هنوز تکمیل نشده‌اند، بند کمال توان عبور حدود ۳۰۰ متر مکعب بر ثانیه را دارد که پس از طی ۸۵ کیلومتر مسافت و سیراب کردن اراضی کشاورزی ولسؤالی‌های پایین دست و گذر از بند لشکری به مرز سیستان می‌رسد.

بند لشکری با ارتفاع دو متر حوالی ولسؤالی زرنج در عرض رودخانه هیرمند واقع شده که به دلیل نداشتن دریچه مانند آب برگردان عمل می‌کند و در صورت بروز سیلاب با دبی بالا، آب از روی بند عبور کرده و به مرز سیستان می‌رسد. با وجود موانع مذکور از سیلاب حدود ۳ هزار متر مکعب بر ثانیه اخیر رودخانه هیرمند، آبی با دبی حدود ۹۰ متر مکعب بر ثانیه وارد مرز سیستان شد. سفیر ایران در افغانستان چگونه مدعی شده که موانع رسیدن آب رودخانه هیرمند رفع شده و بابت آن از مقامات طالبان قدردانی کرده است؟! کارشناسان و پژوهش گران دیپلماسی آب این اقدام کاظمی قمی را بر خلاف اصول دیپلماسی رسانه تعبیر کردند که در میان مدت باعث تضییع منافع ملی ایران خواهد شد.

به نظر می‌رسد سفیر ایران در افغانستان درک درستی از حوضه آبریز هیرمند، سامانه انحرافی بند کمال خان و معاهده دلتا ندارند، زیرا اگر چنین نبود واقعیت سامانه انحرافی بند کمال خان که مغایر ماده پنجم معاهده دلتا است و موجب انحراف حدود سه میلیارد متر مکعب آب شده را نادیده نمی‌گرفت و با تأیید اقدامات اصلاحی در مسیر رودخانه هیرمند، راه را برای پیگیری حقوقی در قالب کمیساران آب هیرمند نمی‌بست.

اولین و آخرین بازدید هیات کمیسار ایران از حوضه آبریز هیرمند و ایستگاه سنجش آب دهراوود به مردادماه ۱۴۰۲ باز می‌گردد، از طرفی باتوجه به اینکه حسن کاظمی قمی کارشناس مسائل هیدرولوژی نیست، بنابراین،وی داده‌های هیدرولیکی خلاف واقع اصلاح بند کمال‌خان را از کجا آورده است؟ آیا با طرح ادعاهای کذب وزارت آب و انرژی بدون تأیید دفتر رودخانه‌های مرزی وزارت نیرو از جانب نماینده و سفیر ایران در افغانستان مواجه هستیم؟

کاظمی قمی با تأکید بر رویکرد تعاملی و سازنده جمهوری اسلامی ایران در قبال افغانستان عنوان کرده که با توجه به تعهدات طرف افغانستانی و تمرکز و توجه مستمر دستگاه دیپلماسی ایران و به طور خاص نمایندگی ویژه ریاست جمهوری بر این امر، انتظار می‌رود که تا پایان سال آبی جاری، حقآبه ایران از رودخانه هیرمند به طور کامل تامین شوددرحالی

که سیلاب‌های حوضه آبریز هیرمند در بهترین حالت از بهمن ماه آغاز شده و تا خرداد ماه ادامه می‌یابد.

با توجه به این که سیلاب‌های عظیم رودخانه هیرمند به اتمام رسیده و عدم اصلاح بند کمال‌خان باعث شده که حدود چهار برابر میزان حقابه در راستای سیاست گسترش و پراکنش پشتون‌ها در ولایت نیمروز به شوره زار گودزره منحرف شود، به نظر می‌رسد وعده کاظمی قمی مبنی بر تامین ۵۰۰ میلیون مترمکعب از باقی مانده حقابه تا پایان سال آبی (پایان شهریور ماه) امر محالی است که برای کاهش فشار افکار عمومی مطرح شده است.

 

سال ۱۴۰۱ حدود دو میلیارد متر مکعب آب به بهانه مشکل فنی دریچه‌های بند کمال‌خان به سمت گودزره منحرف شد و در سال ۱۴۰۲ نیز به دلیل نادیده انگاشتن مسئله هویت سازی آب در افغانستان، با مصاحبه‌های نمایندگان مجلس و مقامات مختلف ملی و محلی بهانه مانع اجتماعی به حکومت طالبان داده شد تا حقابه ایران از رودخانه هیرمندرا نپردازند و متعاقب آن طرح‌های اضطراری تامین آب، نصب دستگاه آب شیرین کن در منطقه دشتک در کنار طرح کوتاه مدت طرح انتقال آب از تهلاب به زاهدان تعریف شد که به‌رغم بهره‌برداری از آن با ورود آب به منطقه سیستان از حیز انتفاع خارج شده است. موارد مذکور این پرسش را به ذهن متبادر می‌کند که آیاطی سه سال اخیر منافع مافیای آب با عدم تأمین حقابه هیرمند پیوند خورده است؟

 

فرشید عابدی