چالش حقابه هیرمند استراتژی طالبان و تأثیرات زیستمحیطی بر سیستان و بلوچستان
با سفر وزیر امور خارجه ایران به کابل و نشستهای وی با مقامات طالبان، بار دیگر مسئله تأمین حقابه ایران از رودخانه هیرمند مورد توجه قرار گرفت. مولوی امیرخان متقی، وزیر خارجه طالبان که خود از دانشآموختگان دارالعلوم مکی زاهدان است در اظهاراتی مشابه سخنان پیشین خود مدعی شد که طالبان در منابع آبی دخالتی ندارد و تغییرات در جریان آب ناشی از شرایط طبیعی است.
این ادعا در حالی مطرح میشود که پروژههای سدسازی و انحراف مسیر آب در افغانستان، از جمله سد کمالخان، تأثیر مستقیمی بر جریان رودخانه هیرمند و کاهش ورودی آب به ایران دارد.
مهمترین معضل در این زمینه بند کمالخان است که با مخزنی ۵۲ میلیون مترمکعبی، از ورود سیلابهای سالانه به ایران جلوگیری کرده و حجم عظیمی از آب را به شورهزار گودزره منحرف میکند. ایران بارها خواستار اصلاح این بند شده اما طالبان از اجرای این تغییرات سر باز زدهاند.
عبداللطیف منصور وزیر آب و انرژی طالبان، سال گذشته در واکنش به اعتراضات ایران اظهار داشت که اجازه نخواهند داد «یک قطره آب» به سمت گودزره منحرف شود. با این حال، تصاویر ماهوارهای و گزارشهای محلی نشان میدهد که سیلابهای اخیر، با دبی بیش از سه هزار مترمکعب بر ثانیه عملاً به همین منطقه هدایت شده است.
سیاستهای آبی افغانستان نشان میدهد که این انحراف آب تصادفی نیست بلکه بخشی از یک راهبرد کلان است در زمان تکمیل سد کمالخان وزارت آب و انرژی افغانستان اعلام کرد که یکی از اهداف این پروژه، احیای ۴۹ هزار هکتار از اراضی گودزره و اسکان ۴۹ هزار خانواده پشتون در این منطقه است. این سیاست، علاوه بر تغییر ترکیب جمعیتی، تبعات زیستمحیطی و اقتصادی گستردهای دارد که تنها محدود به ایران نیست.
اگرچه طالبان مدعی هستند که میان مردم سیستان و بلوچستان و ساکنان نیمروز و هلمند تفاوتی قائل نیستند، اما پروژههای آبی افغانستان تأثیری ویرانگر بر هر دو سوی مرز داشته است. مخزن سد کمالخان موجب کاهش منابع آبی در ولایت نیمروز شده و بسیاری از کشاورزان این منطقه را وادار به مهاجرت کرده است. این سیاست، که عمدتاً در راستای افزایش سهم گروه قومی پشتون از منابع آب و زمین اجرا میشود، سایر گروههای قومی را با بحران اقتصادی و زیستمحیطی مواجه کرده است.
در کنار هیرمند، سد بخشآباد بر روی رودخانه فراه نیز تأثیرات مخربی بر محیط زیست منطقه خواهد گذاشت. کاهش جریان آب، تشدید گرد و غبار و تخریب اراضی کشاورزی، موجب موج جدیدی از مهاجرتهای اجباری از سیستان، زاهدان، نیمروز و هلمند خواهد شد. این شرایط نهتنها موجب ناپایداری جمعیتی و اقتصادی در این مناطق میشود، بلکه در کوتاهمدت دامن خود طالبان را نیز خواهد گرفت و مرکز حکومت آنها در قندهار را با بحران مواجه خواهد کرد.
با توجه به این تحولات، مسئله حقابه هیرمند دیگر صرفاً یک چالش دوجانبه میان ایران و افغانستان نیست، بلکه به بحرانی منطقهای تبدیل شده که تبعات آن، امنیت و ثبات داخلی افغانستان را نیز تحتالشعاع قرار خواهد داد.
الهه خشاوه- مدیرمسئول پایگاه خبری سکایی نیوز
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0